کد مطلب:94572 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

خطبه 155-خطاب به مردم بصره












[صفحه 397]

علی (ع) اهل بصره را، اغلب از پیشامدهای ناگوار روزگار آگاه می ساخت و می كوشید تا ایمان یاران را با علم و دانائی و بینائی در هم آمیزد. از هر دری سخنی و از هر مثالی شاهدی می آورد. با اینكه از فتنه های عایشه و یاران او، بسیار سخن گفته بود، اما همیشه بخاطر اینكه عاشیه، هم خانه و همسر رسول خدا بوده، از او به احترام یاد می كرد. گاه در اوج سخن و در نهایت بلاغت گفتار، كمی سكوت می كرد و این آیه را از قرآن كریم قرائت می فرمود: ای همسران پیامبر خدا، هر كس از شما كار زشت آشكاری انجام دهد، كیفرش نسبت به دیگران، افزون و دو چندان خواهد بود، و این كار بر خدا سهل و آسان است و زمانی كه پیرامون كمال ایمان و علم به ایمان، سخن را به جمال و كمال آراسته بود و از كتاب بزرگ مسلمین قرآن شاهدی می آورد. مردی سخنش را قطع كرد و گفت: ما را از آن فتنه و فساد خبر ده. آیا از رسول خدا (كه درود بی پایان خدا بر او باد) چگونگی آن را پرسیده ای؟. علی (ع) مثل همیشه در پاسخ تاملی كرد و آنگاه گفت: پروردگار مهربان كلام خود را در قرآن بیان فرموده و آن چنین است: آیا مردم گمان كرده اند كه با گفتن اینكه، ما ایمان آورده ایم، براه خود واگذاشته

می شوند؟ و آنان در فتنه و فساد آزموده نمی گردند؟ آری من می دانستم. تا زمانی كه فرستاده خدا میان ماست، آن فتنه و فساد به ما روی نخواهد كرد، از اینرو از پیامبر گرامی پرسیدم:- ای رسول خدا این فتنه ای كه پروردگار، ترا از آن با خبر می كند چیست؟ فرمود: ای علی، بزودی پس از من، امت من، بر اثراندیشه های ناراست، در گرداب فتنه و فساد گرفتار شوند. آنگاه از او پرسیدم:- بیاد دارید روز احد را كه در آنجا گروهی از مسلمانان شربت شهادت نوشیدند و من در راه خدا در چنان روزی كشته نشدم، لذا بر اثر شهید نشدن خودم اندوهگین گردیدم و شما فرمودید: ترا ای علی، مژده میدهم كه بعد از من به سعادت بی مانند شهادت خواهی رسید. و بعد رسول خدا فرمود: آنچه گفتی درست است اینك بگو بدانم هنگام وصول به شهادت، شكیبائی و بردباری تو چگونه خواهد بود؟ در پاسخ عرض كردم: ای فرستاده خدا، در اینكار حاجت به صبر و بردباری نیست، بلكه جای مژده و سپاس از خداست كه در راهش جان فدا كنم و پیامبر خدا فرمود:... اما بزودی ای علی خواهی دید كه پس از من مسلمین در كثرت و قلت ثروت، در فتنه و فساد افتند. به اتكای مسلمانی و دین مبین اسلام، بر خداوندشان منت گذارند و از او طلب ل

طف و مهربانی كنند و خود را از خشم و عقوبتش ایمن و آسوده خاطر انگارند. بدلیل موارد شبهه آمیز و اشتباه، دل در گرو هوی و هوسهای غفلت بار بندند و حرام و حلال را در هم آمیزند. شراب را آب انگور، و خرما و رشوه را به هدیه و ارمغان. و ربا را، سوداگری حلال و روا انگارند عرض كردم: اما ای رسول خدا، در چنان هنگام ننگ آلودی، آنان را در چه مرتبه ای از مراتب بشری به حساب آورم؟ مرتد و كافرشان بدانم یا اسیر فتنه و فساد گردیده اند؟ رسول خدا فرمود: آنان را فتنه گرانی بدان كه در كار دین آزمون میشوند و بعدها بر اساس این گفتگو، این خطبه ایراد شد: كینه و عداوت عایشه را، من به خدا وامیگذارم، و چون روزی همسر رسول خدا بوده، باز هم احترامش میكنم هنگامی كه آن زمان فتنه و فساد فرا رسد، باید مقتدر فرمانبرداری كه او را توش و توان اطاعت از خدا هست، به امر خدا سر تسلیم فرود آورد. اگر از راه من پیروی كنید و فرمان مرا برید، من بیاری و مشیت الهی، شما را به بهشت جاودان خواهم برد، هر چند كه راه وصول به آن چندان سهل و آسان نیست و بدلیل اجبار در پرهیز از فتنه و فساد، زندگی در كامتان تلخ و شرنگبار می آید. عصیان آن زن كفران طلب، بدین سبب است كه او

را سستی و رخوت تعقل واندیشه زنانه فراگرفته، و كینه و نفرت و عداوت در سینه اش- همچون دیگ جوشان آهنگران- بجوش آمده و او را آن توان نیست كه غلیان آنرا فرونشاند. جای انكار و تردید نیست كه اگر او را ناگزیر می نمودند تا آنچه كه با من كرده با دیگری كند، هرگز تن به خصومت و عداوت با دیگری نمی داد. با اینهمه، چون روزی همسر و همخانه رسول خدا بوده، احترامش بر ما واجب و لازم است و عقوبت و كیفر او را بروز جزا و به خدای بزرگ وا می گذاریم

[صفحه 402]

وصال به رستگاری و جاودانگی را تنها یك راه است: ایمان به خدا راه ایمان، روشنترین راه راست بوده و حتی از تابناك ترین فروغ ها، درخشان تر است. آنكسی كه او را دلی است با ایمان واندیشه ایست فروزان، جز راه راست، طریقی نپوید و غیر از رفتاری شایسته، كرداری نجوید. زیرا، رفتار پسندیده باعث هدایت آدمی به نهایت ایمان پاك می شود. ایمان موجب آرایش و فزونی و تكامل علم می گردد دانائی به بی بقائی دنیا و آگاهی به مرگ، سبب ترس از عقوبت خدا و توجه بسرای آخرت خواهد گردید. این مرگ است كه پایانی بر طومار هر آغازی است و دفتر زندگی را نقطه پایان می بخشد. پس از دنیا توشه آخرت برگیرید. اندیشیدن به فردوس و دوزخ است كه بهشت را به پرهیزكاران، نزدیك و جهنم را به گمراهان و هوسرانان، آشكار می سازد حال آنكه دوزخ مكانان را، گریزی و چاره ای جز ورود در آن نیست و جملگی فردوس منزلان و دوزخ خانگان، بشتاب بسوی آخرین خانه و آشیانه خود روانند

[صفحه 403]

هنگامیكه آنروز موعود فرا رسد، مردگان از میان گورها عروج نمایند و رو به آخرین میعادگاه نهند، و برای هر میعادگاهی ساكنانی است فردوس نشین، جایش در دوزخ حزین نیست و جهنم مكان را، راهی به بهشت جاودان نباشد، از اینرو هر كسی در سرای خود باقی و پایدار خواهد ماند. امر به نیكوئی و نهی از زشتی و بدخوئی، دو صفت پسندیده اند كه موجب رضا و خشنودی خدا می باشند. این دو صفت هرگز باعث دوری یا نزدیكی مرگ نمی شوند، زیرا پیش از اینها، ظرفیت پیمانه زندگی هر كسی مقدر و مقرر شده است. در مورد شناخت هر حقیقتی در دین، مراجعه و بازگشت به كتاب خدا لازم و واجب است زیرا كتاب خدا رشته پولادینی است كه هرگز از هم گسسته نگردد و فروغ جاودانی است كه هرگز ظلمت پذیر نشود. این كتاب برای بیماران جهل و نادانی، داروی شفابخش است و تشنگان علم و معرفت را سیراب میكند و عطششان را برطرف مینماید. آنكس كه به این كتاب چنگ زند، از سقوط در قعر و ژرف دریای گناه، نگاه داشته میشود و پیروانش را از عذاب الهی رهائی می بخشد. هیچ سخن ناراستی در آن نیست تا نیازمند به جرح و تعدیل و اصلاح شدن باشد. آنكس كه از این كتاب روی برتابد، حق و حقیقت از او روی برمیگردا

ند و تكرار بسیار كلماتش در دلها، و زمزمه مكررش در گوشها، هرگز باعث خستگی نشده و رنگ كهنگی و فرسودگی نپذیرد. هر كسی آنرا بازگو كند، سخن راستی را باز گفته و كسی كه از دستورات آن پیروی نماید، در رستگاری از دیگران سبقت و پیشی گرفته است


صفحه 397، 402، 403.